فیزیک ستارگان در قرآن
علم ستاره شناسی از قدیمی ترین و در عین حال پیشرفته ترین علوم بشری است. از آنجا که جهان خارج از کرهی خاکی ما و مسائل آن در محدودهی ستاره شناسی قرار میگیرد. دامنهی این علم بیش از همهی علوم دیگر گسترده است. از نخستین تصورات و برداشتهای بشر اولیه نسبت به عالم لایتناهی و ماه و خورشید و ستارگان و کهکشانها تا پیشرفته ترین سفینه ها، آخرین تجهیزات فنی رصد خانه های کنونی، همگی دستاوردها و زمینه های علم ستاره شناسی هستند. امروزه بشر نه تنها پا از سیارهی خود فراتر نهاده بلکه فضاپیماهای مصنوع وی تا آخرین سیارات منظومهی شمسی را نیز پشت سرگذاشته اند و به آن سوی منظومهی ما راه یافته اند.
قرآن مجید در آیهی یاد شده، به عظمت خلقت آسمانها و کهکشانها و ستارگان و زمین اشاره می کند و در آیات فراوانی انسان را به تفکر و تدّبر در آفرینش آسمانها و ستارگان درخشان و تحوّلات شگرفی که در اوضاع آنها پدید می آید و نظام متقنی که بر آنها حکمفرماست دعوت می کند. درست به دلیل وجود همین نظم است که قوانین طبیعی مفهوم پیدا می کنند. دانشمندان علوم تجربی با تکیه و اعتماد به وجود نظم در طبیعت مشتاقانه در پی کشف قوانین علمی موجود در همه زمینه های جهان خلقت هستند.
مرحوم علاّمهی طباطبایی(ره) در توضیح یکی از معانی «موسعون»می نویسد: منظور توسعه دادن به خلقت آسمان خواهد بود، که بحث های ریاضی امروز هم آن را تأیید میکند.
در یک سری از آیات قرآن کریم به این مسأله که خلقت تمام موجودات أعم از کوچکترین ذرات اتمی، تا ترکیب آنها و گیاهان و جانداران و انسان و زمین و آسمان و کهکشانها و جریان امور همگی آنها روی حساب می باشد و دارای اندازه ای معین و مشخص و در هر مورد قابل محاسبهی دقیق می باشد.1
ذیلاً به برخی از این آیات اشاره می کنیم:
…و ما یعزب عن ربک من مثقال ذرة فی الأرض و لا فی السّماءِ و لا أصغر منْ ذلک و لا أکبر إلاَّ فی کتاب مبین. (یونس، 61/10) … از علم پروردگار تو حتی هم وزن ذره ای پوشیده نیست، نه در زمین و نه در آسمان، و هیچ کوچکتری و بزرگتری از آن نیست مگر آن که در کتابی روشن ضبط است.
شرح کوتاه آیه :
درالمنجد کلمهی «ذرّه» به «اتم» معنی شده.2 پس کوچکتر از اتم (اصغر من ذلک) درواقع شامل ذرات بنیادی عالم می باشد. (الکترونها، پروتونها، نوترونها، فوتونها، پنتونها و کوارکها و…) و با عنایت به تفسیر المیزان، مراد از کتاب مبین امری است که نسبتش به موجودات، نسبت برنامهی عمل است به خود عمل، و هر موجودی در این کتاب یک نوع اندازه و تقدیر دارد. از این جهت می توان حدس زد که مراد از کتاب مبین، مرتبهی واقعی اشیا و تحقق خارجی آنها باشد که قابل پذیرفتن هیچ گونه تغییر نیست.3
همین برنامه عمل اجزای عالم از کوچکترین ذرات تا دنیای کهکشانها و وجود حساب و کتاب در اندازهی جرم، سرعت، زمان، بارالکتریکی، نوع حرکت و مدارها، اندازهی حرکت، فشار، طرز قرار گرفتن ذرات بنیادی اتم ها کنار یکدیگر و… پارامترهای دیگر (مانند: ثابت جاذبهی نیوتن، سرعت نور در فضا، ثابت پلانک، بارالکترون و…) است که دانشمندان برمبنای آنها قوا نین فیزیکی و شیمیایی و نجوم و… را به دست آورده اند. به طور مثال زمان وقوع خورشید گرفتگی20 مرداد و نقاطی از کره زمین را که به طور کامل و یا ناقص می توانند این واقعهی طبیعی (که خود نمونه ای از آیات الهی و نظم موجود در جهان هستی می باشد) ببینند را با پیش بینی بسیار دقیق اعلام نمایند.
نمونه آیاتی دیگر در این مورد عبارتند از:
…وخلق کل شیءفقدّره تقدیراً ( فرقان، 25/2)
… و همه چیز را آفرید و برای آن اندازه ای معین مقرر داشت.
…و کل شیءعنده بمقدار (رعد، 13/8)
…و هر چیز نزد او مقدار معین دارد.
و السمآء وفعها و وضع المیزان (الرحمن، 55/ 7)
و آسمان را برافراشت و میزان [عدل و نظم] را در عالم وضع کرد.
هو الّذی جعل الشمس ضیاء والقمر نوراً وقدّره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ماخلق اللّه ذلک إلاّ بالحقّ یفصّل الآیات لقوم یعلمون.( یونس،10/5)
اوست خدایی که خورشید را روشنی بخش و ماه را نورانی قرار داد و برای آن منزلگاههایی مقدر کرد تا عدد سال ها و حساب [کارها] را بدانید. خداوند این را به جز بهحق نیافریده است. او آیات خود را برای دانشمندان شرح می دهد.
…ما تری فی خلق الرّحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور. (ملک ،67/3)
…تو در خلقت خدای رحمان، بی نظمی و نقصان نخواهی یافت. پس باز [به دیده عقل در نظام آفرینش] بنگر، آیا خللی در آن می یابی؟
می توان نتیجه گرفت که کشف نظم و انسجام طبیعت (یعنی قوانین طبیعی) و اتقان صنع باری تعالی یکی از مسائل عمدهی طبیعت شناسی است.
مامعتقدیم که قرآن کتاب هدایت برای انسانهاست و حاوی تمام چیزهایی است که بشر در حوزهی ایمان و عمل بدانها نیاز دارد. به نظر ما قرآن یک دائرة المعارف علمی نیست، و نباید قرآن را الزاماً با نظریه های متغیّر علمی تطبیق داد. از طرف دیگر نمی توان کتمان کرد که در قرآن اشارات مکّرر به پدیده های طبیعی آمده است. اما اینها برای تعلیم علوم نیست. بلکه هدف آنها تشویق مردم است به تعلّم علوم طبیعی و در نتیجه توجه به عظمت خلقت و در نهایت نزدیکی به خالق جهان.4
اما همین قرآن ما را به تدّبر در آیاتش و تعقّل و تفکّر فراخوانده است:
کتاب انزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الالباب(ص، 38/ 29)
کتابی خجسته برتو فرستاده ایم تا در آیات آن بیندیشند و خردمندان دریابند و پندگیرند.
اِنَّ فی خلق السموات والأرض و اختِلافِ الَّلیل و النّهار… لآیات لقوم یعقلون. (بقره،164)
در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز و… در همه اینها آیات روشنی بروجود خدا برای اهل تعقّل است.
کذلِک نفصّل الآیات لِقَوم یتفکّرون (یونس/24)
اَولم یتفکّروا فی أنفسهم…(روم،30/8)
نکته ای که باید بپذیریم این است که برای فهم بهتر آیات قرآنی تنها معلومات عمیق زبان عربی کافی نیست بلکه علاوه برآن باید واجد اطلاعات علمی بسیار متنوع نیز بود. این حقیقت از گذشته های بسیار دور مورد تأکید قرآن پژوهان قرار گرفته که:
«کلّ من کان حظه فی العلوم اوفر، کان نصیبه من علم القرآن اکثر»5
کسی که از علوم زمانه خود بیشتر بداند، نصیبش از حقیقت قرآن بیشتر است.
بنابراین، سخن از تفسیر عصری به معنای منطبق کردن علوم بر قرآن نیست، بلکه سخن از پردهبرداری از معنای آیه در سایهی دانستنیهای بیرونی است. یکی از ویژگیهای تفسیر عصری، تفسیر علمی است اما تأکید می کنیم که منظور از تفسیر علمی در این جایگاه، این است که باید از علوم موجود هر عصر، در فهم نکات قرآن استفاده شود، زیرا در قرآن موارد بسیاری از مسائل خلقت زمین و آسمان، شمس و قمر، مشارق و مغارب، بروج و نجوم، شب و روز، ابرو باران، و دهها مسأله آفرینش هستی سخن گفته شده است.
مامعتقدیم که قرآن کتاب هدایت برای انسانهاست و حاوی تمام چیزهایی است که بشر در حوزهی ایمان و عمل بدانها نیاز دارد. به نظر ما قرآن یک دائرة المعارف علمی نیست، و نباید قرآن را الزاماً با نظریه های متغیّر علمی تطبیق داد. از طرف دیگر نمی توان کتمان کرد که در قرآن اشارات مکّرر به پدیده های طبیعی آمده است. اما اینها برای تعلیم علوم نیست. بلکه هدف آنها تشویق مردم است به تعلّم علوم طبیعی و در نتیجه توجه به عظمت خلقت و در نهایت نزدیکی به خالق جهان
مسلماً فهم کامل و تفسیر منطقی این دسته از آیات، متوقف بردانستنیهایی از علوم تجربی و انسانی و تحوّلات علمی روز است. زیرا مفسّر در برابر این همه آیات ناچار است توضیح دهد. نکات غامض و پیچیدهی آنها را بیان کند. موضع قرآن را در برابر مسائل بسیاری که خود به آنها اشاره کرده شرح دهد. و چنین کاری با تفسیر عصری و علمی ممکن است، به این معنا که معارف قرآن را به گونه ای بیان کند که دست کم با مسلمات علوم روز منافاتی پیدا نکند. ما معتقدیم قرآن، کلام وحی و مافوق نظریات علمی است و سخنش برخاسته از فرهنگ زمانه و متأثر از دانستنیهای آن زمان نیست، تا قرآن در طرح این مسائل، عقاید آنان را در نظر گرفته باشد و طبق سلیقه و اعتقاد آنان سخن گفته باشد، بلکه قرآن در طرح نظریات علمی قصد جدّی داشته است.